![گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org](http://persian-star.net/1391/4/31/photography/05.jpg)
![گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org](http://persian-star.net/1391/4/31/photography/05.jpg)
تا بپذیرم انچه را نمیتوانم تغییر دهم.
شجاعتی به من ده
تا چیزهایی را که میتوانم تغییر دهم.
و عقلی
که تفاوت میان این دو را تشخیص دهم...
..دکتر شریعتی..
دلم برات تنگ شده بود فقط خواستم بهت سلام بدم و بابت همه چیزایی که بهم دادی ازت تشکر کنم،
فقط از اینکه خیلی وقتها خیلی بد بودم مثل همیشه شرمندم، مثل همیشه چشام پر اشکه...
خدای خوبم بیشتر از همیشه دوستت دارم.
شکر که دارمت...
خبری از درس و دانشگاه نیست، بهترین تفریح من شده کتاب خوندن، البته یه سری کتاب لیست کردم
که تو اولین فرصت بخرم و فعلا دارم بعضی از کتابامو دوباره میخونم که واقعا هم ارزش چندبار خوندن رو
بعضی از کتابها دارن.
دیروز برای سومین بار رمان "جین ایر" رو خوندم، واقعا فوق العادس.
دلم میخواد یه چند خطشو تو وبلاگم بنویسم.
( این قسمت مربوط به زمانیه که "جین ایر" در روز ازدواجش با اقای "راچستر" متوجه میشه که ایشون
همسری داره و ازدواجشون به هم میخوره.بگذریم از اینکه اقای "راچستر" چقد ناله و مویه میکنه تا
"جین" رو اروم کنه، و حالا اخرین حرفهای انها در همون شب عروسی که "جین" میخواد اقای"راچستر"
رو ترک کنه ولی اقای "راچستر" از این موضوع بیخبره، و با تمام وجود از "جین" میخواد تا اونو ببخشه و
کنارش بمونه، :
ـ داری میروی،جین؟
ـ دارم میروم، اقا.
ـ داری مرا تنها میگذاری؟
ـ بله.
ـ نمی ایی؟ تسلی بخش من نخواهی بود؟ عشق شدید من، اه و ناله ی سوزان من و التماسهای
دیوانه وارم برای تو هیچ اهمیتی ندارند؟
چه جذابیت غیر قابل توصیفی در صدایش بوذ! وجواب محکم"دارم میروم" چقدر برایش سخت بود!
ـ جین!
ـ اقای راچستر!
ـ پس برو، من راضی ام، اما یادت باشد که تو مرا دلتنگ و تنها در اینجا رها میکنی. برو بالا به اتاق خودت.
راجع به تمام چیزهایی که گفته ام فکر کن،جین. رنجهای مرا در نظر بیاور، به حال من فکر کن...
رویش را از من برگرداند، خود را دمر روی کاناپه انداخت. با حالتی رقت انگیز میگفت:
اه جین! امید من، عشق من، زندگی من!
بعد به شدت به گریه افتاد..........
عشقو نوشتیم با "الف"
نقطه گذاشتیم ته خط...
صدایت میکنم، دستهایم را مثل همیشه رو به اسمان بیکرانت بلند میکنم،
امید دارم که دستهایم خالی نمی ماند اما،
زمانش را نمیدانم،
حرفی نیست...
خدایا،
وقتی چشمهایم خیس میشود،
وقتی دلم می لرزد،
وقتی پاهایم سست میشوتد و راه رفتنم دشوار،
سخت منتظر نگاه توام،
حرفی نیست...
حرفی نیست از نبودنت که هستی، که همیشه با منی، که همیشه دارمت.
خدایا،
بگذار بقیه هرچه میخواهند بگویند،
حرفی نیست...
من اشتباه میکنم تو هم گناه میکنی
به من نگاه کن نترس من به تو مبتلا شدم
به موج میزنم ببین چه ساده ناخدا شدم
به من نگاه کن بگو کجا رو زیرو رو کنم
کدوم گلایه رو بگم چه دردی ارزو کنم
به من نگاه کن برو فاصله باورم بشه
در انتظار بودنت عذاب اخرم بشه
ازم عبور میکنی ببین سقوط میکنم
به من نگاه کن بزن، فقط سکوت میکنم
به من نگاه کن بگو کجارو زیرو رو کنم
کدوم گلایه رو بگم چه دردی ارزو کنم
به من نگاه کن برو فاصله باورم بشه
در انتظار بودنت عذاب اخرم بشه...
"این ترانه از احسان علیخانی هست که باصدای فوق العاده مهدی یراحی خیلی شنیدنیه..."
( فکر کنم کاملا حق کپی رایت رو رعایت کرده باشم!!!)
تعداد صفحات : 15
پودر گیاهی ماریانا تنگ کننده واژن
----------------------